صنایع دستی, مقالات

صورت فلکی – Astrological sign

صورتهای فلکی

صورت‌هـــای فلکـــی – بخش نخست

Astrological sign یا برج یا صورت فلکی :

  • با مرور نام و نشان ماه‌‌‌ها، روشن می‌‌‌شود که در ایـران‌‌‌زمین سنت‌‌‌های گوناگونی برای رمزگذاری ۱۲ ماه وجود داشته است. سکاها با نمادهای جانوری، زرتشتیان با کلیدواژگان دینی، هخامنشیان با کارکردهای کشاورزانه و مزدکیان با برشمردنِ افعال خداوند، ماه‌‌‌های خود را می‌‌‌شمرده‌‌‌اند.
  • چینش دو فهرستِ ۶ ‌‌‌تایی، منظم اما نامتقارن است؛ یعنی ۶ ‌‌‌امشاسپند در کنار هم یا یکی در میان نیامده‌‌‌اند. آن‌‌‌ها را در سه‌‌‌جفت کنار هم می‌‌‌بینیم. سردترین و تیره‌‌‌ترین زمانِ سال (بهمن و اسفند)، به همراه بدنه‌‌‌ی بهار (اردیبهشت و خرداد) و بدنه‌‌‌ی تابستان (امرداد و شهریور) با نام امشاسپندان نامگذاری شده است، در حالی که سراسر پاییز به نام ایزدان یشت‌‌‌ها خوانده شده است.
این چندان هم عجیب نیست؛ چراکه توزیع این ۶ نماد در ماه‌‌‌های سال، با دستگاه معناییِ مهـرپرستانه و زرتشتی همخوان است.

دین زرتشتی با تأکیدش بر فَرِشْگردسازی و ظهور نهاییِ زمان بی‌‌‌کرانه، نوروز را بزرگ می‌‌‌دارد و بنابراین ماه‌‌‌های پیرامونِ نوروز را در اختیار می‌‌‌گیرد.

در حالی که پاییز، فصل مهـرپرستان است و مهـرگان نیز در ابتدای اعتدال پاییزی قرار دارد. سرآغاز فصلِ بارندگی با ماه تیر مشخص شده که قابل درک است و ماهِ در برگیرنده‌‌‌ی نوروز با فروردین و ماه مشخص شده که بسیار جالب توجه است؛ زیراکه نوروز، زمان نو‌‌‌شدن جهان، فرشگردسازی و نماد قیامت و رستاخیز و چیرگی نهایی نیروهای اهورایی بر اهریمنی است.

این تنها با کمک فروهرِ پاکان و با نقش‌‌‌آفرینیِ عنصر انسانی ممکن می‌‌‌شود. از این روست که تنها ماهِ مربوط به روح انسان ـ ‌‌‌فروردین ـ در تقویم زرتشتی جایگاهی مرکزی را اشغال کرده و ماهِ آغازین سال را تصاحب کرده است.

زرتشت نخستین کسی بود که یک دستگاه فلسفی برای زمان و تاریخ پیشنهاد کرد و به سراسر تاریخ، همچون روندی معنادار و دارای آغاز و انجام اندیشید که در طی آن اهورامزدا و اهریمن، همچون دو هماورد با هم می‌‌‌ستیزند. از دید زرتشتیان کل تاریخ، ۱۲ هزار سال را در بر می‌‌‌گیرد که از واحدهایی ۱۰۰۰ ساله تشکیل یافته و در هر یک رخدادی مهم حادث می‌‌‌شود. در واپسین هزاره، نجات‌‌‌بخشِ بزرگ که همان «سوشیانس» باشد ظهور می‌‌‌کند و به این ترتیب زمان کرانمندِ کنونی پایان می‌‌‌یابد و دگربار زمان مینوییِ بی‌‌‌کرانه زاده می‌‌‌شود.

تقسیم‌‌‌بندی سراسر تاریخ به ۱۲ هزاره، آشکارا با تقسیم سال به ۱۲ ماه شباهت دارد. اگر رخدادهای مهم تاریخ هستی را با ۱۲ ماه تطبیق دهیم، به نتیجه‌‌‌ای خیره‌‌‌کننده دست می‌‌‌یابیم.

نخست باید رخدادهای مهم هر هزاره را از دید زرتشتیان فهرست کنیم:

  • هزاره‌‌‌ی نخست: زایش فروهر انسان، زایش کیومرث.
  • هزاره‌‌‌ی دوم: ظهور گاوِ یکتاداد، رشک‌‌‌بردن اهریمن بر هستی.
  • هزاره‌‌‌ی سوم: تازش اهریمن بر هستی و شکسته‌‌‌شدنش با سه منثره‌‌‌ی اهورایی.
  • هزاره‌‌‌ی چهارم: زاده‌‌‌شدن ۶ ‌‌‌امشاسپند و هماوردانشان که ۶ ‌‌‌کماله‌‌‌دیو هستند.
  • هزاره‌‌‌ی پنجم: اهورامزدا، گیاهان و جانوران و گیتی را آفرید.
  • هزاره‌‌‌ی ششم: اهریمن، خرفستران و بیماری و پلیدی را در دل گیتی خلق کرد. کیومرث و گاوِ نخستین کشته شدند و خرفستران، گیتی را انباشتند. تیشتر جهان را در باران غرقه کرد و پلیدی‌‌‌ها را شست و از میان برد.
  • هزاره‌‌‌ی هفتم: دوران پادشاهی جمشید که به جهان دیوان رفت و پیمان را باز آورد.
  • هزاره‌‌‌ی هشتم: دوران زمامداری ضحاک ماردوش.
  • هزاره‌‌‌ی نهم: چیرگی فریدون بر ضحاک و عصر پهلوانان.
  • هزاره‌‌‌ی دهم: زایش زرتشت و ظهور دین مزدیسنا.
  • هزاره‌‌‌ی یازدهم: با ظهور هوشیدر آغاز شده و با قیام هوشیدرماه پایان می‌‌‌یابد.
  • هزاره‌‌‌ی دوازدهم: سوشیانس در پایانِ آن زاده می‌‌‌شود و فرشگرد و رستاخیز را بر پا می‌‌‌کند.

این ۱۲ هزاره، آشکارا با ۱۲ ماه زرتشتی همسان هستند.

  • به عنوان یک رده‌‌‌بندی عمومی، لازم است بدانیم که نخستین سه‌‌‌هزاره، ماهیتی مینویی دارند و زمانی است که هنوز گیتی پدیدار نشده بود. در این هنگام، تازه اهریمن و اهورامزدا همچون دو هماورد با هم روبرو شدند و نخستین آفریده‌‌‌ی نیک که نخستین انسان (کیومرث) و نخستین جانور (گاوِ یکتاداد) بود به دست اهریمن کشته شد.
  • دومین سه‌‌‌هزاره، با رویارویی نیروهای مینوییِ نیک و بد و زاد و ولد دیوان و آفرینش فرشتگان همراه بود و همگام با ایشان، گیتی نیز با سویه‌‌‌ی شکوفا و نورانی یا تاریک و تباهش هستی یافت.
  • سومین سه‌‌‌هزاره، دوران آمیختگیِ نیکی و بدی را نشان می‌‌‌دهد و زمانی اساطیری است که بزرگ‌‌‌ترین و باشکوه‌‌‌ترین انسان ـ ‌‌‌جمشید ـ به گناه، آلوده می‌‌‌شود و میدان را به پلیدترین و تباه‌‌‌ترین انسان ـ ضحاک ـ واگذار می‌‌‌کند.
  • واپسین سه‌‌‌هزاره، دورانی تاریخی است که با زایشِ زرتشت آغاز می‌‌‌شود و تاریخ جوامع نویسای ایـرانی را شامل می‌‌‌شود.
ناگفته پیداست که این چهار خوشه‌‌‌ی سه‌‌‌تایی از هزاره‌‌‌ها، دقیقاً همتای چهار‌‌‌فصلِ سه‌‌‌ماهه هستند.

بر این مبنا گمان می‌‌‌کنم، چهار‌‌‌فصلِ ایـرانی از فلسفه‌‌‌ی تاریخ زرتشتی وام گرفته شده باشد؛ چراکه اقوام ایـرانیِ دیگری که گاهشماری خورشیدی هم داشته‌‌‌اند، اما زرتشتی نبودند ـ مانند سغدیانِ مانوی و بودایی ـ فاقد این مفهوم بودند و به جایش سه‌‌‌فصلِ چهار‌‌‌ماهه داشته‌‌‌اند. به همین ترتیب فکر می‌‌‌کنم، کل دستگاه تاریخ‌‌‌ ۱۲ هزار ساله‌‌‌ی زرتشتی، تحت تأثیر ۱۲ ماه و دلالت‌‌‌های گاهشمارانه شکل گرفته باشد؛ زیراکه نسخه‌‌‌هایی ضعیف‌‌‌تر از آن ـ مثلاً دوران ۹۰۰۰ ساله‌‌‌ی بندهش ـ را هم داریم.

اگر ۱۲ هزار سالِ تاریخِ جهان با ۱۲ ماه سال مربوط باشد، انتظار داریم که نام ماه‌‌‌ها بر مبنای این دیدگاه تاریخی برگزیده شده باشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *